آب شرمنده ی لبت عباس

تشنگی مُرد از خجالت تو

مرد و مردانگی برای ابد

رفت زیر بلیط غیرت تو

***

به ازاین باش با بَدان ؛ انگار

باب حاجات بهتر از مایی !؟

جمله ام از حسادت است آقا

بیشتر مال ارمنی هایی!؟

***

آبرودار آسمان هایی

مهربان ِعشیره ی احساس

در شکوه مقامت آوردند

رَحِم الله عَمی العباس

***

عشق مدیون جان فشانی هات

معرفت از ازل گرفتارت

شیر ام البنین حلالت باد

تا قیامت ادب بدهکارت

***

پدر مشک های دلواپس

ساقی بی شراب و پیمانه

دختری منتظر نشسته؛ بیا

حُرمت قول های مردانه

***

کوری چشم حرمله برخیز

یاعلی! شاه لشگرش پاشید

غیرت الله! خواهرت زینب

خاک غم روی معجرش پاشید

***

یا علی! شاه بی علمداراست

چند متری شیب گودال است

پای دشمن به خیمه ها وا شد

این صداها؛ فغان خلخال است

***

من بمیرم که هرکس وناکس

روی تو تیغ می کشد عباس

دست هایت چه نعمتی بودند

چادری جیغ می کشد عباس


وحید قاسمی

 

 

موضوعات: مناسبت ها, شعر و دست نوشته  لینک ثابت



[چهارشنبه 1395-02-22] [ 12:14:00 ب.ظ ]